زمزمه های دلتنگی

زمزمه های دلتنگی

من گرفتار سنگینی سکوتی هستم که گویا قبل از هر فریادی لازم است ...
زمزمه های دلتنگی

زمزمه های دلتنگی

من گرفتار سنگینی سکوتی هستم که گویا قبل از هر فریادی لازم است ...

فردمنش

 

تو که تازه رسیدی از گرد راه

تو که تازه به دل ما رسیدی

تو چه جوری مارو دیوونه دیدی

تو چه جور نقشه برامون کشیدی

عمریه که عاشق خدایی این دل ما

آخر خط و باز فدایی این دل ما

تو یکی بیا و از پشت دیگه خنجرش نزن

ذولفقار عشقت و تو یکی بر سرش نزن

دل مارو تو دیگه در به در این در و اون درش نکن

گل ما رو به خزونه تو با عشقت دیگه پرپرش نکن

بیچاره خوش باور و ساده و پاک دل ما

واسه یه ذره وفا عمری هلاک دل ما

بیا با ما تو یکی از  ته دل یار بشو

راستی راستی بیا با ما عمری گرفتار بشو

 

نکنه هوس گریبون دلت رو بگیره

نکنه تا جون گرفت دوباره این دل بمیره

نکنه اشک ما رو تو هم بخوای در بیاری

نکنه حوصلمونو تو بخوای سر بیاری

 

ما دیگه حوصله حرفهای پوچ و نداریم

ما دیگه خسته شدیم طاقت پوچ و نداریم

سر به سرم بزار ولی

سر به سر دلم نزار

یه باری از دوشم بگیر

مشکل رو مشکلم نزار