زمزمه های دلتنگی

زمزمه های دلتنگی

من گرفتار سنگینی سکوتی هستم که گویا قبل از هر فریادی لازم است ...
زمزمه های دلتنگی

زمزمه های دلتنگی

من گرفتار سنگینی سکوتی هستم که گویا قبل از هر فریادی لازم است ...

آدم برفی

 

به شانه هایم زدی

تا تنهایی ام را تکانده باشی

به چه دلخوش کرده ای ؟

تکاندن برف از شانه های آدم برفی ؟

(رنگهای رفته دنیا )