زمزمه های دلتنگی

زمزمه های دلتنگی

من گرفتار سنگینی سکوتی هستم که گویا قبل از هر فریادی لازم است ...
زمزمه های دلتنگی

زمزمه های دلتنگی

من گرفتار سنگینی سکوتی هستم که گویا قبل از هر فریادی لازم است ...

خداحافظ ...

خداحافظ همین حالا... همین حالا که من تنهام..


خداحافظ به شرطی که بفهمی تر شده چشمام


خداحافظ کمی غمگین به یاد اون همه تردید


به یاد آسمونی که منو از چشم تو میدید


 اگه گفتم خداحافظ ... نه اینکه رفتنت ساده است


نه اینکه میشه باور کرد دوباره آخر جاده است


 خداحافظ واسه اینکه نبندی دل به رویاها


بدونی بی تو و با تو همینه رسم این دنیا


خداحافظ خداحافظ همین حالا ...