زمزمه های دلتنگی

زمزمه های دلتنگی

من گرفتار سنگینی سکوتی هستم که گویا قبل از هر فریادی لازم است ...
زمزمه های دلتنگی

زمزمه های دلتنگی

من گرفتار سنگینی سکوتی هستم که گویا قبل از هر فریادی لازم است ...

رفته که رفته

 

هی نشین غصه نخور رفته که رفته

اگه دوست داشت نمیرفت اونکه رفته

هی نشین چشم به راه رفته که رفته

اگه عاشق بود نمیرفت اونکه رفته

بیخیالش مگه چند سال تو جوونی

بیخیالش مگه چند سال تو میمونی

بی خیالش اینا رسم روزگاره

همشون کار خداست حکمتی داره