زمزمه های دلتنگی

زمزمه های دلتنگی

من گرفتار سنگینی سکوتی هستم که گویا قبل از هر فریادی لازم است ...
زمزمه های دلتنگی

زمزمه های دلتنگی

من گرفتار سنگینی سکوتی هستم که گویا قبل از هر فریادی لازم است ...

گور خر !

 

 

از گور خری پرسیدم :

آیا تو سیاه هستی با خط های سفید یا سفیدی با خط های سیاه ؟

و گور خر از من پرسید : آیا تو بدی با عادت های خوب ؟ یا خوبی با عادت های بد ؟

آیا تو آرامی اما بعضی وقتها شلوغ میکنی یا شلوغی بعضی وقتها آرام میشوی ؟

آیا شادی بعضی وقتها غمگین میشوی ؟ یا غمگینی بعضی روزها شاد؟

آیا مرتبی بعضی روزها نامرتب ؟ یا نامرتبی بعضی روزها مرتب ؟

و همچنان پرسید و پرسید و پرسید .

دیگر هیچ وقت از گورخری درباره خط روی پوستش نخواهم پرسید !!

 

(سیلور استاین)